+ درصد زادگی در جهان
+ درصد سایت های و مستهجن در جهان و پراکندگی آن
+تعداد فرزندان تک والدینی یا بدون والدین
و.
+ دانلود نسخه های سال های مختلف گزارش به زبان اصلی
بسم الله النور
ایدئولوژی لیبرالیسم و فرزند نامشروع آن فمینیسم» با تکیه بر اباحه گری و برنتافتن حدود الهی در حلال و حرامش، تمام تلاش خود را برای گذر از مرزهای حق و حدود شرعی کرده است و سعی دارد لسه فر» و لذت گرایی محض را در تمام شئون زندگی بشر نهادینه سازد. پارادایم لیبرالیسم که ذیل سوپر پارادایم اومانیسم تعریف می گردد، انسان را محور عالم قرار می دهد و تمام امور دیگر را مبتنی بر آن تنطیم میکند و بگذار هر آن چه دلش می خواهد انجام دهد» را محور حرکت بشر غربی قرار می دهد.
مولود نا مشروع لیبرالیسم یعنی همان فمینیسم هم، همه ی توان خود را برای زدودن حیا در عرصه ی گیتی به کار گرفته است تا نابودی و هلاکت حرث و نسل1 را رقم بزند. وجود زن که می تواند بلد طیبه ای2 باشد که نسل صالح و سالم، حاصلش است با ایدئولوژی فمینیسم حیا از وجودش رخت بسته و هلاکتش رقم می خورد.
در گزارش سال2015 این مرکز درخصوصآمار رسمی میزان تولد کودکان و افراد نامشروع که از سال 1998 تا 2014 را بررسیکرده آمده است:
41 درصد افراد متولد شده در آمریکانامشروع هستند
55درصد افراد متولد شده در مکزیکنامشروع هستند
33درصد افراد متولد شده در کانادا نامشروع هستند
57درصد افراد متولد شده در فرانسهنامشروع هستند
54درصد افراد متولد شده در سوئدنامشرروع هستند
48 درصد افراد متولد شده در انگلستاننامشروع هستند
33درصد افراد متولد شده در استرالیانامشروع هستند
66درصد افراد متولد شده در برزیلنامشروع هستند
43 درصد افراد متولد شده در فیلیپیننامشروع هستند
طبق این آمار رسمی و معتبر جهانی، یکسوم از کودکانی که در قاره اروپا متولد میشوند نامشروع هستند و این آمار در دوکشور فرانسه و سوئد به بیش از 50درصد میرسد. من حیث المجموع، آیا با وجود اینآمارهای رسمی که متعلق به خود جوامع غربی و مدرن است، باز میتوان جامعه غربی رایک جامعه پیشرفته و الگو دانست.
ایالاتمتحده آمریکا با 428 میلیون، هلند با 7 میلیون و انگلیس با 52 میلیون در رتبههایاول تا سوم کشورهای دارنده صفحات مستهجن هستند.
در این خصوص فرشیدی وزیر سابق علوم می گوید: ممکن است در واژههایی مثل عدالت و گسترش آموزش با یونسکو همنظر باشیم ولی هنجارهای اخلاقی ما متفاوت با آنهاست و آنها به هنجارهای ما اعتقادی ندارند لذا در اجرای این سند دچار مشکل میشویم. این سند انسانی را تصویر میکند که بایستی در نظام سلطه هضم شود. ما در ایران به عدالت جنسیتی بر مبنای ویژگیهای خاص ن و مردان اعتقاد داریم ولی در سند ۲۰۳۰ تعهد دادهایم تا برابری جنسیتی را اجرا کنیم. این برابری مفهومی متفاوت از عدالت دارد. در سند ۲۰۳۰ از حقوق بشر، سبک زندگی پایدار، شهروند جهانی و تنوع فرهنگی یاد میشود که شاید کلماتی زیبا باشند ولی در باطن هیچ سنخیتی با باورهای ما ندارند.
چکیده
تاریخ بشر در هر دوره با پدیدههای تکنولوژیک جدیدی مواجه شده است که هریک در زمان خود تحولاتی را ایجاد کردهاند؛ این تحولات عمدتاً در راستای تسهیل زندگی بشر و افزایش توانمندیهای وی ارزیابی شده است. دوره اخیر از این روند مستثنی نیست، فضای سایبر (Cyber Space) به عنوان یک قابلیت تکنولوژیک برای سهولت زندگی بشر در اختیار او قرار گرفته، محصول امروزه آن زندگی دوم است؛ زندگیای که بشر با گذراندن هزاران ساعت وقت در این فضا، به عنوان یک رقیب برای زندگی عادی او تلقی میشود. اما آنچه انکارناپذیر است رشد پرشتاب و سرعت این تحول تکنولوژیک است که باعث شده این پدیده پیش از آنکه به طور درست شناخته شود و کاربرد آن در تسهیل زندگی فرد بررسی شود تبدیل به یک نیاز اصلی شود و به سبک زندگی وی شکل تازهای بدهد. شناخت زندگی دوم» که خاستگاه فلسفی آن در فلسفهی اومانیستی غرب است از این حیث حائز اهمیت است که در تقابل و تعارض با سبک زندگی اسلامی است. در این مقاله تلاش شده است تا جای ممکن، خاستگاه هر دو سبک زندگی، مورد مداقه قرار گیرد.
درباره این سایت